ما در دنیای «من میخواهم»، زندگی میکنیم. من، من، من! بچهها هم در چنین دنیایی زندگی میکنند، اما لزومی ندارد که آنجا بمانند. در سالهای قبل از مدرسه، بچهها تقسیم کردن را یاد میگیرند. اگر روی این مسئله در خانه تاکید شود، برای آنها دشوار نخواهد بود. اینکه به آنها یاد بدهید به دیگران کمک کنند هم نوعی سخاوت و بخشندگی است، زیرا به آنها یاد میدهد که در وقتشان بخشنده باشند. وقتی خودتان به نیازمندان لباس و غذا هدیه بدهید، آنها هم درک میکنند که باید بخشنده باشند. بچههای کوچک، موجودات سازگاری نیستند. هر کاری که دوست دارند را در هر زمان که دوست دارند و با هر کسی که دوست دارند انجام میدهند. اما هرچه سنشان بالاتر میرود، یاد میگیرند خودشان را با همسالانشان مقایسه کنند و تفاوتها و شباهتهای بین آنها را میبینند. ممکن است تلاش کنند با آنچه که بقیه دارند یا انجام میدهند سازگار شوند، یا ممکن است نفهمند چرا بعضی افراد این قدر با آنها فرق دارند. باید به فرزندانتان یادآور شوید که از همان ابتدای کودکی، خاص هستند. به آنها بفهمانید که فردیت آنها باعث خاص بودنشان است. آنها را تشویق کنید كه فردیت خودشان را از طریق علایقشان کشف کنند. آنها را با همکلاسیها یا دوستانشان مقایسه نکنید و برایشان توضیح دهید که بقیه آدمها هم خاص هستند، اما نباید به خاطر خاص بودنشان به طور متفاوتی با آنها برخورد شود. ممکن است بچهای بپرسد که چرا یک نفر این شکلی است یا اینطوری حرف میزند یا رفتار میکند. برایشان توضیح دهید که چرا آن فرد متفاوت است و بر روی خصوصیات خاص آن فرد تاکید کنید. این به آنها کمک خواهد کرد كه تفاوتهای آدمها را بپذیرند. اگر بخشیدن به بچهها آموزش داده شود، در بزرگسالی انسانهای بهتری خواهند شد. آدمهایی ممکن است چه خواسته و چه ناخواسته در حق آنها بدی کنند. این چیزی نیست که بتوانیم بچههایمان را به طور کامل در برابر آن حفظ کنیم. اما اگر بخشندگی را یاد بگیرند، محبت و مهربانی را هم یاد میگیرند. وقتی کسی به آنها صدمه میزند، یا وقتی میخواهند دردشان را ابراز کنند، به حرفهایشان گوش دهید، اما در آخر برایشان توضیح دهید که کینه نگه داشتن از آن فرد، فقط باعث تیرگی آنها میشود. کینه آنها را اسیر خود میکند و به فرد آسیبرسان، قدرت بالاتری میدهد. |
|